اینجا نشسته شب
شب تاریک
دراوج ها هنوز یک ستاره درخشان است
دراوج ها
و این پرنده های سیاه
شب را میان بال های کرکی خود میگیرند
با پنجه های سرد ولزج
و دستهای خالی این کاج های ابرآلود
رو سوی آسمان نگران می گریند
اینجا نشسته شب
شب تاریک
و آن ستاره دورادور
جز نقش یک ستاره دگر نیست
نوری که سال هاست به گردونه غروب رسیده است
وهرچند
از لابلای لایه های فضا می تابد
اما ستاره سال هاست که مرده است
و آن ستاره تکه سنگی است
که با غبار فرومیریزد
و آن ستاره سالهاست که دیگر نیست
0 comments:
Post a Comment