چیزی امشب ستاره ها را از من گرفته است
واژه ها را
عروق سبز بهارر
اگندم های دور شده را
مهتاب را
بیشه زاررا
چیزی رویاها ی مرا تقطیر کرده است
و در قطره های کوچک
نه سایه ای پیداست
و نه تصویری
در برابر سایه ام
بر زمین خیس
کسی خم شده استت
ا انتهای این خیابان باید بروم
براین سطح لغزنده
با گام های مردد
0 comments:
Post a Comment